به گزارش قدس آنلاین، علی شفیعزاده در نهایت از سوی وزارت ورزش و جوانان برای اسپانسری باشگاه استقلال رأی اعتماد نگرفت تا آخرین شانسهای فتحا...زاده برای بازگشت به مدیریت این باشگاه هم از میان برود. به این ترتیب داستان شفیعزادهها هم با استقلال به بنبست خورد تا شاهد حضور افرادی در هیات مدیره استقلال باشیم که کسی توقع آمدنشان به استقلال را نداشت.
-برنامهای که وزارت ورزش و جوانان به حامیان مالی یا اسپانسرها برای تحت پوشش قراردادن باشگاهها ارائه میکند ضمانت اجرایی دارد؟
به هیچوجه. از یک ماه پیش مذاکرات ما با وزارت ورزش و جوانان آغاز شده که من هر بار برنامههای وزارت را مرور میکنم و پیشنهادهایشان را میشنوم به این نتیجه میرسم که هیچ ضمانت اجرایی پشت برنامههایشان نیست.
-ضمانت اجرایی یعنی چی؟
اینکه ضمانت بدهند پس از عقد قرارداد بتوانیم از طریق استفاده از نام باشگاه به سود برسیم. اسپانسری که با وزارت ورزش به توافق میرسد باید از طرق دیگر، سرمایهای که گذاشته را پس بگیرد اما هیچ ضمانتی وجود ندارد. به همین دلیل مذاکرات در همان مراحل اول به بنبست میخورد.
-اما به گفته خودتان یک ماه است با وزارت ورزش و جوانان کلنجار رفتید. این نشان میدهد دنبال چانهزنی بودید تا کفه ترازو را به سمت خودتان سنگین کنید.
بله، همانطور که گفتم یک ماه است از طریق وکلایمان در حال مذاکره بودیم اما خودمان هم ماندهایم معطل که وزارت ورزش چه میخواهد. نمیدانیم هدف آنها از برنامههایی که دارند، چیست. آنها شرایطی را مقابل ما قرار دادند که قابل پذیرش نبود. نه برای من و شرکتم بلکه هیچ شرکتی حاضر نمیشود اینطوری پولش را وسط بگذارد و هیچ اختیاری هم نداشته باشد.
-شاید وزارت ورزش توقع دارد با عقد این قرارداد به دلیل بعد تبلیغاتی که برای صاحبان شرکتها و حامیان مالی به همراه دارد باید امتیاز بیشتری بگیرد و کمتر امتیاز بدهد.
مگر من دنبال تبلیغات بودم؟ سالها است در ورزش فعالیت میکنم و دنبال اسم و رسم نیستم. فکر نمیکنم خیلی از سرمایهدارها از این طریق دنبال به دست آوردن اسم و رسم باشند. مگر برای فردی که میلیاردها تومان سرمایه دارد و صاحب شرکت و کارهای تجاری است اهمیتی دارد که اسم و رسمش را از این طریق به دست آورد؟ خودتان باشید حاضرید 30 میلیارد تومان وسط بگذارید و هیچ ضمانتی هم بابت برگشت این پول و کسب سود نداشته باشید؟ اصلا مگر اسم و رسمهای این شکلی دوامی هم دارد؟
-در مذاکراتی که با وزارت ورزش داشتید چه خواستههایی را مطرح کردید؟
آنها گفتند پول را بگذارید وسط و فقط 2 نفر از اعضای هیات مدیره را انتخاب کنید. درحالی که این درست نبود. ما خواستیم لااقل 4 نفر از اعضای هیات مدیره را خودمان انتخاب کنیم. میدانید این پیشنهادی که وزارت داده معنیاش چیست؟ یعنی اینکه پول را بده و دیگر کاری به ما نداشته باش. در حالی که اصلا این خواستهها منطقی، اصولی و کارآمد نبود. هیچ سیستم تجاری به این صورت اداره نمیشود.
-وزارت ورزش و جوانان روی استقلال و پرسپولیس خیلی حساس است. دلیلی که باعث میشود به سادگی عرصه را برای حامیان مالی باز نگذارند همین است.
حساسیت آنها را درک میکنم اما باید تکلیف روشن شود. اینطور نمیشود که نه باشگاه را واگذار میکنند و نه ضمانت اجرایی میدهند. اگر امتیاز میخواهند باید تا حدودی امتیاز بدهند. ما نگفتیم باشگاه استقلال را به نام ما بزنند. خواسته ما این بود که ضمانت اجرایی بدهند و بگذارند اعضای هیات مدیره و همچنین مدیرعامل را انتخاب کنیم.
-گزینه مدیرعاملیتان چه کسی بود؟
اگر وزارت ورزش و جوانان شرطهای ما را بپذیرد ما هم اسپانسر میشویم. شرط ما هم این بود که فتحا...زاده به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال به فعالیتش ادامه دهد. شما بهتر از ایشان اگر سراغ دارید به ما بگویید. البته از دیگر استقلالیهای قدیمی نیز در هیات مدیره استفاده میکردم.
-شما فتحا...زاده را به وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد داده اید؟
بله، من گفتم فتحا...زاده به علاوه برادرم و آقای دکتر قریب و چند عضو اقتصادی هم باید در هیات مدیره باشند اما وزارت ورزش با فتحا...زاده مخالفت کرد و در نهایت اعضای دیگری انتخاب شدند.
-دلیلشان چه بود؟
نمیدانم دلیلشان چیست. آنها گفتند نه و من نمیدانم توجیه شان چیست اما شرط ما هم همین بود که گفتیم.
-حالا چرا اصرار داشتید فتحا...زاده تحت هر شرایطی مدیرعامل باشگاه استقلال باشد؟
من مشغله زیادی دارم. باید به کارهای تجاریام برسم. باید بزینس کنم. دایم در رفت و آمد هستم. نمیتوانم کارم را رها کنم و بروم داخل باشگاه استقلال و بنشینم با بازیکنان، مربیان و رسانهها سروکله بزنم. مدیرعامل باید تمام وقت سر کارش باشد. باید در باشگاه باشد و تیم را رصد کند. فتحا...زاده کسی بود که برای این کار وقت میگذاشت. تجربهاش را هم داشت و با چم و خم کار آشنا بود.
-یعنی ادلهای پشت برنامههایی که از سوی وزارت پیشنهاد میشود نیست؟!
آنها دلایل خاص خودشان را دارند! بنده که پولم را میآورم توقع دارم اعضای هیات مدیره را انتخاب کنم و برنامههای اقتصادیام را پیش ببرم. این یک خواسته معقول است برای کسی که میخواهد 30 میلیارد تومان پول وسط بگذارد؟
-اما گفته میشد شما به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانستید مدتی به ایران بیایید. ممنوعالخروج بودید؟
من عید امسال در ایران بودم. مشکلم حل شده و در خدمت ورزش هستم. ضمن اینکه پرداختیهای تیم استقلال اهواز گوای همه واقعیتها هست. من در فصل گذشته لیگ یک اجازه ندادم حقوق بازیکنان عقب بیفتد. همه دستمزدها طبق توافق اولیه پرداخت شد و به جرات میتوانم بگویم در لیگ یک اولین تیمی بودیم که با بازیکنان تسویه حساب کردیم.
-با این مدیریت بینقص چرا تیمتان دوباره به لیگ برتر نیامد؟ خودتان هم میدانید که استقلال اهواز چه جایگاهی میان خوزستانیها دارد. استقلال اهواز به حدی در دل خوزستانیها ریشه دوانده که هنوز تیم استقلال خوزستان را به رسمیت نمیشناسند!
دقیقا همینطور است. آنها استقلال خوزستان را دوست ندارند. واقعیت این است که من تصور میکردم داود مهابادی میتواند تیممان را لیگ برتری کند اما پیشبینیها اشتباه از آب درآمد و استقلال اهواز در همان لیگ یک ماند. به هرحال زندگی ادامه دارد و ما تلاش میکنیم در فصل آینده به لیگ برتر صعود کنیم.
-از این همه سال فعالیت در ورزش چه چیزی عاید شما شده. قطعا سود قابل توجهی به دست آوردهاید که حاضر نمیشوید از فوتبال دل بکنید.
خود ورزش هیچ سودی برای ما نداشته است. من آدم شفافی هستم و رک حرفهایم را میزنم. فوتبال به خودی خودی برای من سود نداشت. هرچه بود از کنارش بود.
-شما خودتان میگویید از کنار فوتبال بردهاید. درست است که به طور مستقیم فوتبال برای شما سودی نداشته اما به طور غیرمستقیم داشته است.
هیچ کس نمیتواند ادعا کند فقط برای مردم کار کرده است. من به شخصه اعتراف میکنم که طی این 8 سال بهرههای اقتصادی داشتهام اما میشد بهره اقتصادیام بهتر باشد که وضعیت اقتصادی سالهای اخیر موجب شد روند سوددهی کند شود. منتی سر مردم نمیگذارم.
-اگر وضعیت اقتصادی در سالهای اخیر مناسب نیست چطور خواستید دوباره ریسک کنید؟
منظورم سالهای آخر دولت قبل است. در حال حاضر امیدواری در جامعه بیشتر شده و دولت تدبیر و امید روی کار آمده که ما هم امیدواریم چرخههای اقتصادی خوب بگردد و اقتصاد رونق بگیرد. اوضاع در ماههای اخیر کمی بهتر شده و داریم یکسری کارهای جدیدتر انجام میدهیم و امیدواریم این وضعیت ادامه پیدا کند و مملکت از لحاظ اقتصادی رو به بهبود بگذارد.
-درامارات به دنبال تیمداری نیستید؟
اینجا اجازه تیمداری نمیدهند وگرنه ممکن بود وارد گود شوم. باشگاههای اماراتی مشکل اقتصادی ندارند چون منابع درآمدشان مشخص است و سرمایهگذاران براحتی میتوانند برنامهریزی کنند اما مشکل اینجا نداشتن تماشاگر است. تماشاگر که نباشد خودم به شخصه کلافه میشوم.
-در فوتبال ایران هم تماشاگران رو به کاهش هستند. شما در بازیهای لیگ فصل سیزدهم کاهش تعداد تماشاگران را به وضوح حس میکردید.
یکی از دلایلی که باعث کاهش تماشاگران شده خود رسانهها هستند. چرا شما در مقام منتقد از مسوولان سوال نمیکنید دلیل کاهش تماشاگران چیست؟ چرا به دنبال دلایل اصلی نیستید؟ چرا تصمیمگیریهای کلان را خوب بررسی نمیکنید ببینید نتیجهاش چیست. بنده اگر این حرفها را میزنم چون خاک فوتبال را خوردهام سالها است دارم در این رشته سرمایهگذاری میکنم. یک سوال از شما دارم. در حال حاضر پرسپولیس اسپانسر گرفته اما آنها چرا باید به مدیرعامل باشگاه پول بدهند؟ وقتی اسپانسر کارش پیش نمیرود نباید پولی خرج کند.
-انگار نگران باشگاه پرسپولیس هم هستید آقای شفیعزاده؟!
پرسپولیس آتش زیر خاکستر است. به زودی میبینید که میان هیات مدیره این باشگاه و وزارت ورزش اختلاف میافتد چون آنجا هم ضمانت اجرایی وجود ندارد. درست مانند استقلال و باید طرح و برنامهها تغییرکند.



نظر شما